*تنهایی*
یک روز احساس کردم اگر اورا با یک غریبه ببینم تمام شهر را به اتش خواهم کشید......... اما امروز حتی کبریتی هم روشن نمیکنم تا ببینم او کجاست وبا کیست......... روزی که به دنیا امدم در گوشم خواندنداگر در دنیا خوشبخت شوی همه را دوست بدار....... حال که دیوانه وار دوستش دارم میگویند فراموش کن.....!!!!! شنبه 15 فروردين 1394برچسب:, :: 13:52 :: نويسنده : مهسا
پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان بنده حقیر خدا و آدرس mahsa18.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان |
||
![]() |